روزبهروزبه، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
رایانرایان، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

از تو می نویسم برای تو...

یادداشت های مامان برای روزبه و رایان

قصه‌های شب

دلبران من... جک و لوبیای سحر آمیز، جوجه اردک زشت، شیرشاه، پروانه کوچولو، کلاغ خبرچین، کدوی قل قله زن، روسو، اسکار سوسیس، پادشاه و دزدان قصه هایی هستند که شبها پیش از خواب براتون میگم. گاهی هم بیاد قبلا که کوچولوتر بودین براتون لالایی میخونم: گنجشک لالا، کودک مامان، لالا لالا لالا لالا گل کاشی(لالایی کرمانی)... و به این فکر میکنم که خیلی زود بزرگ میشین و دیگه برای خوابیدن به من نیازی ندارین و چقدر فرصت بغل کردن، قصه گفتن و لالایی خوندن کمه...
29 ارديبهشت 1400

یکمی از دو تا داداش ها بگم

نفس های من... مانند هر طلوع که خورشید زمین رو روشن و گرم میکنه، هر بار که صبح از خواب بیدار میشین انگار که دو خورشید دیگر برای من طلوع کرده، وجود شما، چشمان شما، نفس شما رگ زندگی منه، با هر تپش قلبم از خدا می‌خوام که از جسم و جان شما مراقبت کنه و در همون لحظه دلم برای همه کودکان دنیا میتپه. از خدا می‌خوام که من و بابا مادر و پدر آگاه و مهربانی برای شما باشیم و همه بچه های دنیا از این نعمت برخوردار باشند. روزبهم هر روز داناتر از روز قبله، به اعداد و ریاضیات خیلی علاقه داری، درباره بی نهایت بودن اعداد و اعداد توانی می‌پرسی. با جمع و تفریق و حتی ضرب اعداد تا حد نسبتا خوبی آشنایی. حروف انگلیسی رو بلدی، درباره خدا، مرگ، اندامهای د...
29 ارديبهشت 1400

نوروز و سال 1400 فرخنده باد عزیزان دلم

ستارگان آسمانم... زمین چرخشی کرد و سالی دیگر سپری شد و بهاری نو از راه رسید. یک سال دیگر تمام شد و می‌دانم که فردا و فردا ها خدا قبل از خورشید بیدار است. از او می‌خواهم که قبل از همه در کنار شما باشد و برایتان نغمه سربلندی، عزت، نعمت، سلامتی و سعادت بخواند. فردایتان سپید. سال نو مبارک❤❤❤❤❤❤ از خدا می‌خوام که از حالا تا صد سال دیگه حال دلتون خوش باشه، امسال و هر سال بر شما و همه کودکان وطنمون و بچه های همه دنیا نیکو باشه. امسال هم توی خونه خاله سارا و آقا مسعود، در کنار بابا بزرگ عزیز و خاله خدیج سال رو تحویل کردیم. خدا رو شکر که در کنار هم بودیم و شماها خیلی خیلی بهتون خوش میگذره. میجون که رفتیم هر شب آ...
14 فروردين 1400

چهارشنبه سوری فرخنده

دلبران من....«یکی از آئین های سالانه و دیرینه ی ایرانیان جشن سوری، چهارشنبه سوری یا به عبارتی دیگر چارشنبه سوری است. ایرانیان آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می روند. چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود.مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد که مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد. برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردی من از تو) می خوانند. ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئین های کهن ایرانیان ...
28 اسفند 1399

عاشقتونم گل‌های قشنگم

«چهره یه زیبای خود را از رخ من وا مگیر، جز به اغوش چمن یا دامن من جا مگیر، راز عشق خویش را اهسته خوان در گوش من، جستجو کن عشق را در گرمی اغوش من، من تو را تا بیکران ها من تو را تا کهکشانها، از زمین تا آسمانها دوست دارم میپرستم، من تو را همچون اهورا من تو را همچون مسیحا، همچون عطر پاک گلها دوست دارم میپرستم، من تو را با هستی خود با وجودم، عاشقم با خون خود با تار و پودم، من تو را همچون پرستو یاسمن ها نسترن ها، من تو را با انچه هستی دوست دارم میپرستم» ...
17 اسفند 1399

از یلدا تا حالا چه خبرا؟

فرشته‌های نازنین من... از یلدا به بعد چیزی براتون ننوشتم چون سرم خیلی شلوغ بود. توی این مدت یکبار رفتیم جیرفت، بابابزرگ عزیز و بقیه رو دیدیم. توی همین مدت خاله رقیه مهمونی پاگشای عمه مهرو و عمو مسیح رو گرفت و ما هم یکبار مهمون عمه مهرو اینا بودیم توی دلفارد. دیدار اینبار بخاطر بودن عمه مهرو متفاوت و پر رفت و آمد تر بود و شما هم که عاشق شلوغی و دور همی و رفتن و آمدن. از خدا ممنونیم بخاطر این سفر و عزیزانمان. رایانم شیرین تر، بزرگتر و عاقل تر شده و بالاخره برای شماره دو شورتش رو کنار گذاشت و من خیلی خیلی خوشحالم. روزبهم عاقل تر و شیرین زبان تر شده و متاسفانه بخاطر آلودگی هوا ریه ش یکم حساس، که بعد مدتی مصرف دارو حالا خوبه. هر دو ...
16 اسفند 1399

آیین های زمستان

چله‌ی بزرگ ... چله‌ی کوچک ... چارچار ... سده ... اَهمن‌وبهمن ... سیاه‌بهار ... و سرماپیرزن ... کلمات زیبا ودوست داشتنی بالا کلماتی هستند که برای نسل قدیم بسیار آشنا وبا رگ وخون آن عزیزان عجین شده است.. زمستان به دو بخش : چله بزرگ(چله کلان ) و چله کوچک (چله خرد ) تقسیم می شده است . که چله بزرگ از ( اول دی ماه تا دهم بهمن ماه) می باشد وچهل روز کامل و چله کوچک از ( یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه  ) 20روز کامل وبه همین دلیل چون 20روز کمتر است چله کوچک نامیده شده است . غروب آخرین روز چله بزرگ جشن سده برگزار می شد،مردم دور هم جمع می شدند واز این جشن لذت می بردند ودر نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی بدور...
18 دی 1399

یلدا فرخنده

فرشتگان زیبا روی و زیبا خوی من... روی گل شما به سرخی انار ، شب شما به شیرینی هندوانه ، خنده تون مانند پسته و عمرتون به بلندی یلدا . شب یلدا مبارک . .       مبارک شمایید❤️❤️💖💖 مثل یلدای سالهای پیش، طبقه بالا خونه بابا جان و مامان جان ... ...
30 آذر 1399

زادروز 6 سالگی روزبه خجسته باد!

رشته های جانم... سیزده آبان که روز دانش آموز و تعطیل هست بهمون فرصتی کوتاه داد که پنج روزه بریم کرمان خونه خاله خدیج. و خاله سارا و خاله رقیه هم خوشبختانه اومدن و دیداری تازه شد و به شما دو تا هم در کنار دخترخاله ها و پسر خاله خوش گذشت. بابا بزرگ عزیز و دایی رضا رو ندیدیم. ولی با بابا بزرگ که تلفنی صحبت کردیم از اینکه می دونست همه پیش هم هستیم خوشحال و سر حال بود. الهی سایه پربرکتش بر سر همه خانواده همیشه گسترده باشه. باشه تا موفقیت نوه هاش رو ببینه.. به هر حال، روز 16 آبان، یکی از قشنگترین روزها در تقویم، روز تولد فرشته قشنگ و خوب و مهربونم، روزبه جانم، کرمان خونه خاله خدیج بودیم و جشن 6 سالگیش  رو در کنار دختر خاله ها و پسرخاله ه...
16 آبان 1399