یک ماه گذشته
شیرین عسل های من... توی یک ماه گذشته یک هفته خاله خدیج و خاله رقیه و بچه هاشون پیش ما بودن که حسابی بهمون خوش گذشت. روزبهم! اولین بیرون رفتن های طولانی برای خرید کردن رو تجربه کردی، با اینکه خسته میشدی ولی باز هم دلت نمیخواست برگردی خونه. اولین تجربه خوردن یخ در بهشت رو داشتی که خیلی برات خوشایند بود. وقتی که خاله ها میخواستن برگردند صبح خیلی زود بود ولی هر دو شما جوجه بیدار شدیم و ناراحت بودین، گریه های رایانم بخصوص دنبال خاله رقیه دل همه رو سوزوند😐. شما رو وعده دادیم به اومدن خاله سارا و بچه هایش توی ماه آینده...
همینطور دو تا سفر دو روزه به تهران داشتیم. خونه پسر خاله بابا در کنار دینا خیلی بازی و کیف کردین. اون روزها دینا هم خیلی خوشحال بود. الهی دل همه بچههای کره زمین همیشه شاد باشه. آمین.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی