روزبهروزبه، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره
رایانرایان، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

از تو می نویسم برای تو...

یادداشت های مامان برای روزبه و رایان

نگاهی به 4 ماه شیرین گذشته- تولد، از بیمارستان تا خونه

1393/12/20 22:15
نویسنده : مامان طلا
337 بازدید
اشتراک گذاری

پسر قشنگم، عمر من، نفسم! میخوام در چند بخش و بیشتر با عکس از تولد تو تا به امروز رو مرور کنم و لذت ببرم: این نخستین عکسیه که بابا ازت توی بیمارستان گرفت:

جمعه، شانزده آبان ماه ۱۳۹۳، ساعت ده و پنج دقیقه صبح، در بیمارستان خانواده ی اصفهان، با دستان توانمند آقای دکتر سید محمد علی سجاد، دیده به جهان گشودی فرشته ی قشنگ مامان.

این نخستین باریه که سینه مامان رو گرفتی و شیر نوش جان کردی، دستت هم تو دست مامان بابا عادل هست:

لبهای کوچولوت به رنگ انار سرخ بود گل من:

ببین چه آروم تو بغل مامان خوابیدی:

این عکس رو روز اول توی بیمارستان ازت گرفتن و تابلوش روی ستون آشپزخونمونه:

به خونه خوش اومدی گل من، قدمت پر خیر و برکت، به قول بابابزرگ پر خیر و برکت برای مامان و بابا، برای خانواده و برای کشورمون...

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بابا عادل
23 اسفند 93 18:08
سلام بابا. اولین کسی که تو رو تو بیمارستان بعداز دکتر و پرستار دید،من بودم دلبندم.راستش باور اینکه بابا شدم هم سخت بود و هم شیرین. از خدا میخوام توی تمام زندگیت جسم و جانت سلامت،دلت شاد و طبعت بلند و در تعالی انسانیت اثر بخش باشی. آمین. بار خدایا ای گشاینده گره اندوه و زداینده غم وای میرنده غصه ها و ای برآورنده دعای بیچارگان ای خدای بخشنده مهربان در دنیا و آخرت و ای خدای مهربان جهانی تو خداوند بخشاینده امن و بخشاینده هر چیزی، رحم کن بر من