روزبهروزبه، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره
رایانرایان، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

از تو می نویسم برای تو...

یادداشت های مامان برای روزبه و رایان

پسته خندونم

1394/6/31 11:41
نویسنده : مامان طلا
417 بازدید
اشتراک گذاری

پسته خندون من... مدتی نتونستم ازت عکس بگیرم. خاله رقیه راست میگفت که یکم بزرگتر شی نمیشه زیاد ازت عکس گرفت. آره عزیزدلم تا میام ازت عکس بگیرم فیگورت عوض میشه و میای که دوربین رو دست بگیری. فدای قد و بالات شم، می ایستی و منتظر میشی تشویقت کنیم، کوچولو کوچولو راه میری، شیرینی شیرین. شکر خدای مهربان که داری رشد میکنی و ما لذت میبریم . مدتیه که ی کلمه مبهم و بامزه میگی که مامان خیلی دوست داره و تازه چند شب پیش متوجه شدم منظورت« روزبه » است، اسم قشنگت. آره گل نازم چون گفتن« روز » برات سخته، بخش اولش رو مبهم میگی، ی چیزی شبیه« اوم به»! مرتب و ریتمیک پشت سر هم تکرار میکنی : اوم به، اوم به، اوم به... فدای اسم قشنگت شم.  الهی مثل نامت روزبه و خوشبخت باشی گل گلدون من.

روی میز آشپزخونه مامان جون ایستادی و با قابلمه ای که بهت دادن بهت خوش میگذره:

پسندها (1)

نظرات (2)

خاله رقیه
5 مهر 94 10:52
وای ما چه چیزای خوبی رو نمیبینیم و خودمون خبر نداریم. نوش جونتون ازش لذت ببرین. الهی زنده باشه و سالم همیشه شاد باشه و خندون و دل مامان و باباشو بقیه رو هم شاد کنه. این ادای آخری از کجاش دراومده ... از شدت هیجان و خوشحالیه
مامان طلا
پاسخ
مرسی خواهر ماهم.. آره هم از شدت هیجان و خوشحالیه هم میدید ما خوشحالیم و میخندیم زده بود دنده آخر هرچی هنر داشت نشون میداد
بابا عادل
18 مهر 94 8:01
انشاءالله همیشه لبهات و دلت با خنده عهد وصال داشته باشن. انشاءالله همیشه با شادیه دل دوستانت دل تو هم شاد و با شادیه دل تو اونها هم شاد باشن. قربون روی ماهت برم پسرم.