اخلاقشو!!
چراغ خونه من.... مدتیه اخلاقت عوض شده آقا پسر!!! گاز میگیری و چنگ میزنی، بخصوص مامان رو! یه بار دست مامان رو چنان گاز گرفتی که جاش تا روز بعد موند! گیس میکشی . اخلاقت رو خوب کن گل من! البته مامان جون میگه طبیعیه و تا وقتی که بتونی کامل حرف بزنی همینجوریه. از اعضاء صورت چشم و بینی و گوش رو میشناسی و با دست روی صورت نشون میدی، دستت رو میذاری روی بینی و میگی :" مینی" تو همین حالت ممکنه تبدیل به چنگ و ضربه هم بشه ! طرز خوابیدنت هم متفاوت شده. همیشه شبها تو بغل مامان یا با شیر یا با راه رفتن و لالایی خوندن میخوابیدی (البته گاهی، گاهی هم تو بغل بابا). تازگیا بعد از خوردن شیر خودت رو به زور میندازی بیرون تو تخت و تا وقتی که خوابت ببره یکی درمیون سرت رو رو سینه بابا میذاری و مامان رو لگد میزنی یا سرت رو رو سینه مامان میذاری و به سمت بابا لگد پرونی میکنی! تا وقتی که خوابت ببره و بذارمت توی تخت خودت. آخه اینم شد کار!!!
تو جان منی، هر لحظه با تو شیرینه، من مادرم بر قهر و نازت خرسند. وقتی هویج خرد شده با دندونات رو از روی مبل جمع میکنم خرسندم، وقتی کرم دستم رو بعد از سه روز زیر تخت پیدا میکنم خرسندم، وقتی نمیتونم کنترل تلویزیون رو پیدا کنم و از تو میپرسم و تو از زیر فرش بیرون میاریش لذت میبرم. وقتی دستای کوچولوی نازت رو دور گردنم حلقه میکنی و تو بغلم میچسبی و ابراز احساسات میکنی سرمستم، انگار همه دنیا مال منه و خدا رو هزاران بار سپاس.