تولد پنج سالگی روزبهم مبارک
ستارههای درخشانم... روزبه جانم هفته گذشته پنج ساله شد روز تولدش توی خونه باغ بابا بزرگ بودیم و نشد جشن تولد بگیریم و بجاش دیشب تولد گرفتیم با خانواده بابا عادل. مامان جان و عمه ها زحمت کشیدن و بابا عادل هم ی قطار ریموت دار برای روزبه گلم خرید که البته از همون دیشب با داداشش به اشتراک گذاشت، البته رایان هم از بابا ی تاکی واکی گرفت که با همدیگه بازی می کردین. ولی به قدری از داشتن قطار هیجان زده شدین که بقیه چیزها به چشمان قشنگتون نیمد! تمام امروز روزبه همچنان باهاش بازی کرده. خاله ها هم وقتی جیرفت بودیم به پسرم نقدی کادو دادن که با بخشیش براتون ی کیسه بوکس خریدیم. چون روزبهم از کیسه بوکس یاشار خوشش اومده بود. خدا رو شکر شب خوبی بود و بهتون خوش گذشت. هزاران بار از خدای بخشنده متشکرم بخاطر وجود روزبه و رایانم. امیدوارم خداوند بهتون عمر بابرکت بده گلهای زیبای من.
ی مطلب خیلی مهم: روزبهم در حال حاضر میتونه تا ۱۰۰ رو بخوبی خوب بشماره، البته بیشتر هم بلده ولی خسته میشه! و همینطور خواندن ساعت رو خیلی خوب یاد گرفته و براحتی میگه که الان ساعت چنده، فداش شم، مامان و بابا خیلی خیلی بهش افتخار میکنم و عاشقشن😍