بدون عنوان
عزیزدلم، گل من، جون من، شبها که گرسنه میشی انگشت شستت رو میمکی و مامان بیدار میشه. گاهی بیتابی از گرسنگی، خودتو گوله و جمع میکنی و با چشمای بسته و دهان باز دنبال شیر میگردی، تو بیتاب شیری و من بیتاب تو بغل گرفتن و شیر دادن به تو.. خدا رو شکر که میتونم بغلت کنم و شیره جانم رو بهت بدم.. خدا رو شکر که میتونم این حس قشنگ رو درک و تجربه کنم.. دوستت دارم پسر نازم. خداوند حافظ و نگهبان تو باشه. خداوند همه بچه ها رو برای مامان و بابا و همه مامان و باباها رو برای بچه هاشون حفظ کنه. آممممممممممین.
این روزا دلت نمیخواد همش بخوابی میخوای بشینی، راه بری. مامان جون نگهت میداره و تاتی میکنی. اینم اولین گام های پسرم. الهی همه گامهای زندگیت بلند و مطمئن و پربار.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی