روزبهروزبه، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
رایانرایان، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

از تو می نویسم برای تو...

یادداشت های مامان برای روزبه و رایان

مدرسه ها باز شد

1401/2/15 14:14
نویسنده : مامان طلا
378 بازدید
اشتراک گذاری

دلبران من... با آغاز سال ۱۴۰۱ و افت تقریبی کرونا مدارس باز شد و روزبهم با خوشحالی بصورت حضوری به مدرسه رفت. دبستان میر. رایانم تقریباً هر روز یک یا چند تا از این جمله ها رو تکرار میکنه: «کاش منم میرفتم مدرسه»، «کاش ما دوقلو بودیم با هم می‌رفتیم مدرسه»، «پس من کی میرم مدرسه»، «کاش من بزرگتر بودم زودتر میرفتم مدرسه»، و ... و من هر بار با جوابی به طور موقت قانعش می‌کنم. روزبه با هیجان و اشتیاق به مدرسه می‌ره، و هر بار قبل از رفتن بارها و بارها منو می بوسه و میگه دلم برات تنگ میشه. با داداشش هم چند بار روبوسی و خداحافظی میکنن😍. گاهی میگه دلم نمی‌خواد برم چون دلم براتون تنگ میشه، ولی خوشبختانه وقتی برمیگرده راضیه. خدا رو شکر جز شاگردان ممتاز کلاسه و خانم حقیقی عزیز ازش راضیه. همکلاسی های روزبهم در کلاس اول: اهورا کریم زاده (که خیلی ممتاز و باهوشه ولی حضوری نمیاد)، رادین سعیدی (که اونم ی داداش کوچک به نام رایان داره😘)، سام خسروی، امیرمحمد دوستی، سید امیر علی، محمدعلی صادقی، مهرسام عباسی، فرزین فروغی، سانیار ولی زاده، سامیار سادات، سالار فلاح، ایلیا فاتحی، ابوالفضل قاسمی، شروین محمدیان و محمدصدرا تذروی. امیدوارم حال و عاقبت همشون بخیر باشه و خداوند از حالا تا صد سال دیگه مراقب جسم و جانشان باشه. از خدا میخواهم همه ی این ۱۶ نفر مردان بزرگی بشن.

صبحگاه دوره اولی ها در دبستان میر

کار

کارت تبریک روز معلم که درست کردیم و روزبهم روش نوشت: «شما یک (الهه ی حقیقی) هستید»!🤩

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)