عزیزکم بی حوصله شده
جان من، روزبهم.... هفت ماه از تولد داداش کوچولو میگذره و به نظر میومد که کمی از اون تلاطم ها کاسته شده، اما از حدود یک ماه پیش بداخلاق و بی حوصله شدی و گاهی بی دلیل جیغ میزنی، با گریه و فریاد میخوای حرفت رو به کرسی بنشونی، تا جایی بتونم با ارامش باهات برخورد میکنم و همیشه از خدا میخواهم که بتونم بهت آرامش بدم. بابا هم تمام تلاشش رو در این زمینه میکنه. کاش بتونیم این بحران رو با موفقیت بگذرونیم. چون میدونم کلید راهیابی به دنیای پرتلاطم نوجوانی شما در دنیای کودکانه تون هست و امروز باید به دستش بیاریم.. ارزوی من اینه که مادر خوب و مهربونی برای شما دو تا فرشته آسمانی باشم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی